۷ مطلب با موضوع «#چالش های وبلاگی» ثبت شده است

یه بازی بدرد نخور کنیم؟D:

با سلام خدمت،اهالی محترم این آبادی.اتاق فکر و مجمع نویسندگان و ایده پردازان،مدت مدیدی ایده ای در سر داشتن،که امروز تصمیم گرفتیم،با شما در میان بگذاریم.

این بازی این چنین است دوستان:

نفر اول؛و شروع کننده بازی،یک وبلاگ رو انتخاب میکنه.

•(هر وبلاگی،تاکید می کنم هررر وبلاگی،حتی وب خودش)

و سپس راجب اون وبلاگ به این سوالات پاسخ میده:

•صدایی که اون وبلاگ میده

•بویی که اون وبلاگ میده

•طعمی که اون وبلاگ میده

•نویسنده اون وبلاگ اگر یک شی بود؟

•تصور تخیلی خودتون از نویسنده؟

(این مورد صرفا به این معنی نیست که فکر می کنید نویسنده در دنیای واقعی چه شکلیه،چه قیافه ای داره یا چی میپوشه،اتفاقا تخیلی ترین تصور شما رو نیاز داریم)

▪︎امکان شرکت به صورت ناشناس هم هست"-".

 

و حالا.نفر اول که شرکت کرد و بازی شروع شد،نفر بعدی میاد تو کامنتا میگه که میخواد نفر بعدی باشه..واینجاست که نفر قبل باید یه وبلاگ رو براش انتخاب کنه تا اون جواب بده.

یعنی شرکت کننده وبلاگ مورد نظرش رو انتخاب نمیکنه،نفر قبل باید یه وبلاگ رو براش انتخاب کنه.

اشکالی هم نداره که اگه اون وبلاگ رو بشناسه یا نشناسه،صرفا بر اساس وایبی که میگیره"-"

 

همونطور که از عنوان مشهوده کاملا بازی بی سود و بی زیانی ئه.

و راستی اگر موردی بود که نتونستین جواب بدین،و یا نخواستین جواب بدید میتونید خالی بزارید..ولی به اندازه هر سوالی که جواب بدید یه امتیاز مثبت میگیرید"-"

سوالی هست در خدمتم"-"

و اینکه اصلا هم هدف نویسندگان و متفکران از طراحی این شبه بازی ،به حرف آوردن و چت کردن بلاگران نبوده است.

  • ۲۶
  • نظرات [ ۷۰۹ ]
    • آیســـ ــان
    • سه شنبه ۱۴ دی ۰۰

    چالش اگه من امشب مردم..

    موقتا قبل از موضوع اصلی پست..

    امروز بعد یکی دو روز اومدم تو پنل و خدا...بیشتر بزهس پست گذاشته بودن.

    نه اینکه تا قبل از اون ستاره ها خاموش بود.ولی حس به شدت مزخرفی بود که همه ی اولین دوستای وبلاگی ستاره شون خاموش بود؛خصوصا خصوصا کافه بیانی ها.

    و امروز دیدم ستاره همه شون کنار هم جم ئه.جدی جدی چشم هام ستاره ای شد.

    با اینکه هنوز استلامون نیست و همین طور خیلی های دیگه محو شدن؛حس کردم یه جرقه گرمی تو قلبم روشن شد.و خب،خوشحال شدم.

    خیلی وقت بود دلم براش تنگ شده بود و منتظر این صحنه بودم.از هرکسی که امروز پست گذاشته ممنونم:")


    و اما امروز داشتم وب گردی میکردم و یه چالش نسبتا جالب دیدم.

    زیاد توضیح طولانی نمیدم.در ادامه فقط چندتا از نمونه ها رو مینویسم.

    و شما هم تو کامنت ها ادامه بدین تا به لیست اضافه ش کنم.

    شاید مثل چالش این شکلی ای که کیدو و انولا برگزار کردن انگیزه بخش نباشه ولی جزو کارهای بی فایده دلگرم کننده ست:).

     

    اگر من امروز مردم..:

    ۱_لپ تابم رو باز کنین.همه ی راز هام رو به دنیا بگین،همه ی شعر هایی که هیچ وقت به اشتراک نذاشتم و همه آهنگ هایی که هیچ وقت نخوندم.

    ۲_برام سوگواری نکنید.من رو به یاد بیارید.ما همه شهاب سنگ هایی هستیم که از آسمون زندگی همدیگه عبور می کنیم.اگه منو دیدی،یه آرزو کن.

    ۳_بدونین که در تنهایی مردم،دقیقا همونجوری که به دنیا اومدم.

    ۴_بهش بگید که دوستش داشتم.تا آخرین لحظه؛تا آخرین نفس.

    ۵_

    ۶_

    ۷_

    ۸_

    ۹_

    ۱۰_

  • ۱۸
  • نظرات [ ۶۰ ]
    • آیســـ ــان
    • چهارشنبه ۵ آبان ۰۰

    ایگو #1

    سلام بر همه ی شما عزیزان!D:

    خوبین‌؟ خوشین؟ 

    اهم..داشتیم با چند تن از بازماندگان راجب اینکه بزهس کم حرف شدن صحبت میکردیم.

    نگار پیشنهاد داد که یه چالشی راه بندازیم که دوباره بیشتر پست بزاریم و خصوصا باهم حرف بزنیم.

    گرچه جا داره از همین جا،تشکرات فراوان خودم از میخک بابت چالش شیب بعمل بیارم.و گفتم اطلاع بدم هنوز هم تو ادامه چالش ش شرکت میکنم و شرکت خواهم کرد.^-^

    پست های بیانی ها رو خوندم و دیدم که چقدر...همه ما..گم‌شدیم!

    برای هرکس متفاوته..یکی تو خودش گم شده،یکی تو احساساتش غرق شده یکی هم تو مشکلاتش.

    حس کردم خیلی وقته یادمون رفته چه کسی هستیم،مگه نه؟

  • ۳۲
  • نظرات [ ۴۰ ]
    • آیســـ ــان
    • پنجشنبه ۸ مهر ۰۰

    صاحب این وبلاگ فوت کرده است

    همه وقتی دارن میمرن میرن سراغ کارهایی که کردن،کارهایی که نکردن و کارهایی که میخواستن بکنن.اما من،میخوام برای مرگم رویاپردازی کنم.

    لحظه مرگم،اهمیت نداره چند درصد به رویاهام رسیده بودم.

    حتی اهمیت نداره چه کسی بودم و این لحظه مهم نیست تونستم یه چیزهایی رو دور بریزم و به سلف لاو برسم یا نه.

    میخوام فقط به این لحظه فکر کنم.میخوام بارون بیاد.میخوام آهنگ گوش بدم.

    همه چیز تموم شده‌ و قرار نیست برگرده.مگه نه؟

    من آدم‌ بدی نبودم.آدم خوبی هم نبودم.

     و این لحظه بیشتر از این غم میخورم که خیلی چیز ها تو مغزم؛با خودم از بین میره.

    منظورم این نیست که درونم پر از حرف نگفتست‌.نه.قلبم خالی از هر احساسه.

    به هر حال،من دارم میمیرم.

    و این لحظه از این ناراحتم که نویسنده نیستم؛نمیتونم مرگمو به تصویر بکشم.

    حتی نمیتونم نقاشی ش کنم.

    و یا حتی بخونمش.

    قصه ی زندگی من؛نه نوشتنیه،نه کشیدنی و نه خوندنی.

    و دارم به این فکر میکنم که بعد از من چی میشه‌؟

    چند نفر غمگین میشن و چند نفر غمگین میمونن؟

    فکر نمیکنم این لحظه زود باشه.یعنی اینکه خب هر آدمی هر لحظه تو زندگیش منتظر این لحظه ست.

    کسی نیست که بهش بگم دوست دارم.کسی نیست که ازش عذر خواهی کنم.

    و فکر نمیکنم بدهی مالی ای به کسی داسته باشم.

    حتما الان خوشحالم که این لول هم تموم شده.

    آرزو های خیلی خیلی خیلی زیادی داشتم. و همین طور منتظر آدم های زیادی سر راهم بودم. 

    و فکر میکنم خیلی هاشون رو ملاقات کردم.

    ولی همیشه از این متنفر بودم که من ناقص ام.همیشه‌.

    تو هر چیز و کاری یه قسمتی ناقصه.

    اما شاید بالاخره "مرگ" نیمه ناقص زندگیم رو پر کنه!

  • ۱۱
  • نظرات [ ۲۴ ]
    • آیســـ ــان
    • دوشنبه ۲۸ تیر ۰۰

    væñil háñe mß

    *اهم..ما که میدونیم ولی شما بدونید عزیز سمت راستی فقط مانکن هستن،شما عزیز سمت چپی رو دو روح در یک بدن تصور کنید..*

  • ۱۵
  • نظرات [ ۱۳ ]
    • آیســـ ــان
    • دوشنبه ۲۴ خرداد ۰۰

    چالش ۲# سوفیا :)

    راستی منبع چالش اینجاست!

     

    1. دوست داری چه چیز دنیای مجازی واقعی بشه؟

    محبت ها و تعریف و تمجید هایی که خیلی هاشون دروغین و یا از سر احساس وظیفست.

     

    2. کدوم شخصیت تو فیلم ها یا برنامه کودکاست که اداشو در میاری یا صداشو تقلید میکنی؟

    من کلا نصف بار طنز خونه رو به تنهایی به دوش میکشم به خاطر همین بستگی داره چه چیزی تو خونمون بحثش ترند باشه..

    _ادای فامیلامون و خانواده رو هم میتونم خیلی خوب در بیارم.XD!

     

    3. چه ساعت یا ساعت هایی توی طول روز حس بهتری بهت میده؟ 

    کلا اگر تنها باشم راحت تر دیوونه بازی در میارم و با خودم کیف می کنم =) ولی خب شب هایی که بیدار میمونم یا صبح زود که هوا هنوز گرگ و میشه و کلا خونه ساکته رو بیشتر دوست دارم.

  • ۱۷
  • نظرات [ ۱۸ ]
    • آیســـ ــان
    • يكشنبه ۱۰ اسفند ۹۹

    چالش سوفیا :)

     

    1. تا حالا تقلب یا کار خلاف کردی؟ ( یکیشو توضیح بده )

    امم..

    همش تقصیر کروناتست آقای قاضی!!

    به جان خودت من تا پارسال هیچ گاه دست و دلم به این کار زشت نرفت..

    و نمیره!!

    امسال هم برای جلوگیری از شکست قوانین هرچی نمیدونستم شانسی زدم! :) {این یعنی رضایت وجدان}😎

     

    2. توی واقعیت بقیه فکر میکنن چه چیزی در موردت حقیقت داره که اشتباهه؟ (در مورد چه چیزیت اشتباه فکر میکنن)

    شاید پارسال راجب همکلاسی هام..

    حدس می زنم فکر می کردن من تو تمام حالات کتاب علوم و ریاضی دستمه دارم درس می خونم -_-

    خرخون یعنی این آخه؟!

     

    3. بدترین چیزی که تو مدرسه شنیدی از کی بوده و چی بوده؟

    این دخترا آخرش هیچی نمیشن! آخرش همه شون باید برن شوهر کنن کهنه بشورن! *-*

    {گریه آوره یو نو؟؟ پ.ن:به نقل از سوفی}!

     

     

    4. تاسف بار ترین خاطره ای که الان یادت میاد؟

    خب من کارهای مثلا خطرناک زیاد کردم *خنده های شیطانی..*

    مثلا یکیش اینکه بدون اینکه به بزرگنرا بگیم با پسر عمم رفتیم بیرون برای خرید مامان بزرگمون و مسافت خیلی دور تر از یه سوپری بود..

    چقدر بعدش دعوام کردن..xD {نادان کوچیک بودم دیگه ! @_@}

    یکیش هم مثلا ترسوندن وحشتناک مامانم تو شب... تعریف نکنم بهتره! #-#

     

    5. اگه به مدت یه ماه جنس مخالف بودی چیکار می کردی؟

    +بیشتر می رفتم بیرون! *-*

    +شاید اون موقع با همه ی پسرا میتونستم بازی کنم..

    یا مثلا اگه پسر بودم وقتی کوچیکتر بودم و یه نقاشی کشیدم...معلمم نمیگفت چرا دخترا روسری ندارن یا چرا دخترا وایسادن پیش پسرا!!

    {معلمای مرد اینجوری نمیگن نه!؟}

     

     

    6. آخرین خواب ترسناکی که دیدی؟

    خواب؟!

    من انقدر موقع خواب خیالبافی می کنم..

    که وقتی بیدار میشم نمیدونم کدوم بخش هایی که دیدم خوابم بوده یا تصوراتی که خودم میخواستم بوده -_-

     

    7.کسی هست که پنهانی دوستش داشته باشی؟

    آممم..

    بلی :")

    الان دیگه نه! ..:)

     

    8. چی یا کی رو هرگز نداشتی ؟

    یه دوربین عکاسی خیلی دوس دارم بگیرم *_*

     

    9. اگه بتونی با بایست ازدواج کنی ازدواج میکنی؟

    نه فکر نمیکنم..:/

    ولی اگه اصلا قرار باشه واقعا از نزدیک ببینمش..به ازدواج و این حرفا نمیرسم..همون اول میمیرم! xD *-*

     

    10. خانواده ات چه تعریفی از شخصیتت دارن؟ ( ازشون بپرسین)

    یه دختر دیوونه!!

    مصداق بارزشون همینه صد درصد..

    ولی احتمالا بعدش میگن:

    یه دختر دیوونه که از صبح تا شب چسبیده به اون آهنگاش و گوشمونو کر میکنه!

     

     

    11. تا حالا کسی روت کراش داشته؟

    اینو دیگه شما ها باید به عشقتون اعتراف کنین! XD

     

    12.ورزش مورد علاقه ات ؟

    من تو رشته های مختلف ورزشی زیادی ثبت نام کردم و بعد یه مدن همه رو ول کردم..

    از ورزش های رزمی مثل تکواندو گرفته تا ورزش های توپی مثل هندبال و اینا تا کلاس شنا که بیشترین رکورد موندم تو یه رشته بود! *-*

    ولی خب از همش بدمینتونو بیشتر دوست دارم :")

     

    13. بلدی ماشین برونی؟

    متاسفانه خیر :/

    ولی دقیقا بعد از اولین ثانیه هجده ساله شدنم میرم کلاس رانندگی ثبت نام می کنم =))

     

    14. نزدیک ترین شخص بهت کیه؟

    شخص؟ متاسفانه هیچ کس..

    یعنی نتونستم کسی رو پیدا کنم که همه جوره دوسش داشته باشم و باهاش راحت باشم و اونم متقابلا این حسو داشته باش :ا

     

     

    15. چجوری میخوابی؟ ( حالت خوابت چیه؟ )

    به نام خدا!..

    همیشه عادت دارم یه دستم زیر بالشم باشه..

    یه بیماری ای هم دارم که هم پتو باید بکشم و هم نباید بکشم!!

    جدیدا به این نتیجه رسیدم که نصفه پتو بکشم رو خودم +_+

     

    16. اگه حیوون بودی چی میشدی؟

    یه مدت بد جوری جغد خطاب می شدم../

     

    17. فست فود یا غذای سالم؟

    انتظار دارین چی بشنوین؟! XD

     

    18. تا حالا کسیو بوسیدی؟

    بسم رب العالمین.

    و رحمته العالمین..

    خیر!

    تمام..؟

     

    19. تا حالا کلاه سرت رفته ؟ ( تعریف کن )

    الان حضور ذهن ندارم متاسفانه!

    همیشه دقت کردین به ته چالشا میرسم ذهن زودتر درود گویان خداحافظی میکنه برای سوالای آخر حضور نداره متاسفانه :/

     

    20. دوست داری جای کسی زندگی کنی؟

    بله :"))

     

    __________________________________

    +منبع چالش: برای همه و هیچ کس

    +اگه آهنگ اول وب پلی نشد خودتون پلی کنین و باهاش بخونین که موقع خوندن تنها نباشین!!

    در واقع باید از خوشحالی نگین رو محکم بغل کنم که راهنماییم کرد و مشکل آهنگ وب درست شد! @_@

    در واقع مشکل پخش آنلاینش! :)

    و همچنین هیرای که راهنماییم کرد آهنگو براتون با کیفیت کنم ! @_@

    +شماهم حواستون هست که دو روز بیشتر از اون چالش سی روز نوشتنو انجام ندادم تا حالا!؟ -_-

  • ۱۷
  • نظرات [ ۱۱ ]
    • آیســـ ــان
    • جمعه ۱ اسفند ۹۹
    قسم به حقارت واژه و شکوه سکوت...
    که گاهی شرح حال آدمی؛
    ممکن نیست...
    _فاطمه حیدری