موقتا قبل از موضوع اصلی پست..
امروز بعد یکی دو روز اومدم تو پنل و خدا...بیشتر بزهس پست گذاشته بودن.
نه اینکه تا قبل از اون ستاره ها خاموش بود.ولی حس به شدت مزخرفی بود که همه ی اولین دوستای وبلاگی ستاره شون خاموش بود؛خصوصا خصوصا کافه بیانی ها.
و امروز دیدم ستاره همه شون کنار هم جم ئه.جدی جدی چشم هام ستاره ای شد.
با اینکه هنوز استلامون نیست و همین طور خیلی های دیگه محو شدن؛حس کردم یه جرقه گرمی تو قلبم روشن شد.و خب،خوشحال شدم.
خیلی وقت بود دلم براش تنگ شده بود و منتظر این صحنه بودم.از هرکسی که امروز پست گذاشته ممنونم:")
و اما امروز داشتم وب گردی میکردم و یه چالش نسبتا جالب دیدم.
زیاد توضیح طولانی نمیدم.در ادامه فقط چندتا از نمونه ها رو مینویسم.
و شما هم تو کامنت ها ادامه بدین تا به لیست اضافه ش کنم.
شاید مثل چالش این شکلی ای که کیدو و انولا برگزار کردن انگیزه بخش نباشه ولی جزو کارهای بی فایده دلگرم کننده ست:).
اگر من امروز مردم..:
۱_لپ تابم رو باز کنین.همه ی راز هام رو به دنیا بگین،همه ی شعر هایی که هیچ وقت به اشتراک نذاشتم و همه آهنگ هایی که هیچ وقت نخوندم.
۲_برام سوگواری نکنید.من رو به یاد بیارید.ما همه شهاب سنگ هایی هستیم که از آسمون زندگی همدیگه عبور می کنیم.اگه منو دیدی،یه آرزو کن.
۳_بدونین که در تنهایی مردم،دقیقا همونجوری که به دنیا اومدم.
۴_بهش بگید که دوستش داشتم.تا آخرین لحظه؛تا آخرین نفس.
۵_
۶_
۷_
۸_
۹_
۱۰_