جملات هر بند را پشت سرهم و بیمکث بخوانید اما لطفا تصور کنید بعد از اتمام هر بند، راوی در حال نفس گرفتن است.
هر چقدر پایینتر بروید سرعت متن و آشفتگی آن بیشتر میشود.
ممنون از صبوری شما.
-------------------
نمیدونم از چی، اما میدونم که میخوام بنویسم. حتی با نوشتن چند خط کوتاه دستم میگیره، عقب میکشه و آروم تو گوشم میگه:«ننویس. ادامه نده.» اما من میخوام بنویسم. میدونم که میخوام. نکن بیشعور. بذار ادامه بدم. کی میخواد قضاوت کنه، بی رحمتر از خودم؟ منم که وا دادم. ول کن دیگه. باشه بابا فهمیدیم. چی میگی؟ تا کجا به خودی میزنی؟
نمیدونم، اما میدونم که میخوام بنویسم. دلم گرفته. باد کرده. یادت میاد اون روز گوسفند قربونی کرده بودن؟ ریههاشو انداخته بود کف سینی نقرهایئه؛ همیشه وسطش موج داشت. مامان میگفت بچه بودی برعکسش میکردی میپریدی روش. نگفتم به مامان. ولی شاید صداش بامزه بوده برام. یادته ریههای بدبختو نگاه کردی، لولهاش رو گرفتی تو دستت. باد میکردی، ریههای مرده بالا میومدن. عقب میکشیدی، ریهش میچسبید کف سینی. دلم عین ریه گوسفنده شده. نکن کثیفه. بذار زمین.
میخوام بنویسما. نمیشه. هی زشت میشه. آدمم که هی فکر میکنه. پدرسوخته. ویرایش چیه؟
حالم بهم میخوره. حالم ازت بهم میخوره. دنبالش کردن انگار. بذار زمین، کثیفه. گفتم:«یعنی تو به من افتخار نمیکنی؟». زوریه انگار. گریهم گرفت. جلو مادرش گفتم. جلو خودش گفتم. گفتم بدبختی منه که چِشَم به دهن اینه. آخه لامصب. چرا گفتم. خفه میشدی دیگه. نه آخه زوریه. مجبوری. نگفت.. دیدی عزیزم؟ آخرشم نگفت.
من که میگم. منِ.احمق همیشه میگم. هی میگی کاش لال بودم. خب کاش بودم. دهنتو ببند. چی میشه مگه؟ همیشه میگی. همیشه میگم. گوش نداد. داد؟ نداد. میدونم گوش نمیده.
استاده قاطی کردا! نمیفهمه. هیچ کدوم نمیفهمن. نفهمان دیگه. آخه تو علامه دهری! پس چی. من میفهمم. کاش نمیفهمیدی. کتکمون زد. هم منو زد هم پسربچه خودشو. ما که کاری نکرده بودیم. نزد که، فحش داد. خب کاش میزد. تلخه. کثیفه.
دانشگاهت کجاست؟ نری امام صادق! بابا نمیرم. چقدر میپرسی. ازت بدم میاد. گفتی کجاست؟ چند ست لانژ بزنم؟ از دراز نشست بدم میاد. جلو اسمم ضربدر گذاشت. نتونستم انجامش بدم. بازنده. "واقعا نمیتونی؟" "نمیتونم". دانشگاهت کجا بود؟ پسر هم دارین؟ نه نداریم، کمان. ضربدر زد.
پول تراپی ندارم. آخه نمیتونم. گفت یک میلیون. الان حتما دو برابره. میگفت مقصر منم. آخه من که فقط عاشق بودم. گفتم نمیخوام. دیگه نمیرم. شنبهها و دوشنبهها ساعت شیش بیا. خواستم بهش بگم چهارشنبه ساعت چهار نمیام. بذار زودتر بیام. دیگه نمیرم. "عزیزم جلساتت سوخت شده". تروخدا بهش رحم کنید. دارم باهات حرف میزنم آخ بابا. چهارشنبه وسط روزه. میخوام برم افسریه. ساعتشو عوض کن. جلوی دراز نشستت ضربدر زد. دیدی؟ چقدر درد کشیدی بابا.
پول تراپی زیاده. گفت درک میکنم. برو طبقه سوم اتاق مشاوره وقت بگیر. یک ماه بیمارستان بودم، وقتی برگشتم دوستهام دوستم نبودن. درد داشت. وقتی میرفتی ترسیدی؟
اتوبان بسیج آلودهست، خیلی. فردا مدرسه بازه. بیفرهنگ. به ما زردآلو ندادی. زن گرفت. باورم نمیشه. نزن. تروخدا نزنش. چیکارش کردی؟
شب ترسناکی بود. دیوانه شده بود. داد میزد. مامان گفت بهم ریخته. چرا شیشه دیفنهیدرامین رو سر کشید؟ داد میزد. اولین بار بود که دیدم فحش میده. رفت دستشویی. فحش میداد. نشنیده بودم. صورت منو فشار داد. فرداش رفتم مدرسه. گونههام خونمرده شده بود. حالت تهوع گرفتم. مامان اومد دنبالم. دعواش شد. مسخره. اهمیت نداد.
گفت طبقه سوم که خودتو پرت کنی پایین؟ خندیدم. ضربدر خوردی. هربار گفتم که دانشگاهم کجاست، بازم نفهمیدی. بارون نیومدا. میگه جنگلهای هیرکانی سوخت.
جیغ میزد و میگفت قلبمونو سوزوندی بابا. آخ. اولین امتحانمون ۲۸امئه. من از عربی بدم میاد. احمقم. مسیر رفت و آمدشو چک کردم. اگر هر روز تو اون مسیر باشم، امکانش هست یه روز ببینمش؟ نمیخوای ببینیش. خوبم میخوای. بدبخت. ضربدر. "واقعا نمیتونه انجام بده؟". نه نمیتونم. عینکتو بزن، کور میشیا. قلبم باد کرده. پانسمانش رو عوض کردم که بو نده. بابا ما هنور به کاری نگفتیم. ازت بدم میاد. بچههای کارشناسی ارشد. حدس بزن. حدس زدم. راست میگی؟ گریه. گریه. گریه. دانشگاهتون پسر مسر نداره؟ gluten free. دیگه اون تیشرته رو نپوشید.
وایمیستادی من بیام بعد میرفتی. دورت سرت بگردم. نگرد. نرو. نه. گفت نه. همیشه میگه نه. پیرم کردی مامان.
دیدی میتونی بنویسی. خفهشو. گریه کردم. قلبم باد کرده. درد داری؟ کبود شده بودم. بخش اورژانس حاد. یک ماه بیمارستان بودم، دوستهام بهم زنگم نزدن.
نه آخه من دوست دارم هر سه جلدشو داشته باشم. تاریخ بیهقی خطیب رهبر دارین؟ کتاب اسپرسو یک. میخوای مهاجرت کنی؟ ولم کن. این چه بافتی دور سیم شارژر. سیگار میکشید. خیلی سیگار میکشید. دیدی آخرش آیدین مرد؟ ساعتتو چند خریدی؟ بابا من کیشمیش دوست ندارم، چند بار بگم؟ بهم بگو که دوستم داری. تنهایی سردت نمیشه؟ گفت جیب دارم. دیدی رفتیو بنز سفیدت جلو در موند؟ کفنش هم رنگ ماشینش بود. نارینا صورتشو دیده بود بود. کاش منم میرفتم میدیدم. چقدر بیشعورم. لباست کوتاهه. شناسنامه آیسان رو نیاوردی؟ یهجوری ترسیده بودم انگار میتونن منو ازت بگیرن.
خورشید نیمه آسمون بود. از پل هوایی رد شدم. میخواستم از وسط اتوبان برم. خیلی عریض بود، حتما میمردم. دلم هم میخواست بمیرم. مشاور دانشکده پرسید به گرفتن زندگیت فکر کردی؟ گفتم نه. از پل هوایی رد شدم. کل مسیرو گریه کردم. حتی تو مراقبت کردن هم منو نمیخواستی.
دیدی من چقدر بدبختم؟ دیدی هنوز چشمم به دهنشه؟ آبجیت خیلی خوشگله مامان. به چشماش نگاه میکنم و فکر میکنم که تو اون خونه چقدر درد کشیده؟
برای همه تعریف کرد که اون روز چی شد که ایرج رگشو زد. بمیرم برات. خوشحالم که نرفتی. خون اومد. خون میومد. درد داشتم. جیغ میکشیدم. هی گفتم نکش، خواهرات میترسن. آخ بابا چقدر درد کشیدی. آیدای من نکنه آیدای سمفونی مردگان بشه؟ دیوونه میخنده. میگه مگه نشده؟ میزنم تو دهنش. تو دهن خودم. زبونتو گاز بگیر. بمیره هرکی دوستت نداره. دایی. دایی. بمیرم برای دردات دایی.
اگه میفهمید بعد مرگش چیمیشه، چی میگفت؟ زبان یاد بگیر. زبان بخون آیسان. بابایی اصلا فهمیدی رشتهم چیه؟ اشکال نداره. مامان ازم راضی نیست. گندش بزنن. اون شب گودی چشهام خون مرده شد. نکنه من هیچ وقت دوست خوبی نباشم؟. اَااااه. یه روز میذاری میری دیگه. خب دلمو کجا بذارم؟
کلاس شروع شد. شعر خوندا. "بیا احمدک درس دیروز را، بخوان تا ببینم که سعدی گه گفت..". جا گرفتم برات بیا. صندلیهای نقرهای. آقا سه جلدی تاریخ بیهقی خطیب رهبر رو دارین؟ چقدر گرونه. سرد شده هوا.
هیچ وقت روم نشد از بابا بپرسم چرا همیشه اسی بلک میکشی؟ از بابایی هم نپرسیدم. چی کشیدی که درد ریخت تو کل وجودت؟ چی کشیدی که مرضش کل تنت رو گرفت؟
گفت وایستین نماز میت بخونین. آیدا گفت چشاش بازه. مامان از هم پاشید. زد تو سرش. کوبید تو سر خودش. گرفتمش. چقدر کوچیک شدی لای این پارچهها.
تا ته رفته بود تو قبر. انقدر گریه کرد انگار وسط اون همه خاک گل قرمز سبز شده بود. مامان با گریه داد زد:«بمیرم برای دلت تورج.». بمیرم براتون. بمیرم برای همهتون. دیدی جلوی دراز نشستت ضربدر خوردی. بله من یکم پاهام پرانتزیه. میدونم. تو بچگی کفش مخصوص پوشیدم. خیلی سفت بود. مادرزادیه. جام تو رحم مادر تنگ بود به لگنم فشار آورد. بله بیشتر پای چپمئه.
کلاس اول که بودم رفتیم یه دکتری. دکتره گفت پاشو کج میذاره باید عمل کنیم بشکنیمش، دوباره صافش کنیم. نامرد جلوی خودم گفت. از ترس مرده بودم. آخه من فقط هفت سالمه. مامان دکتر چی میگه؟ تروخدا نکنیم. نکردیم. از اون روز کفش مخصوص پوشیدم. مادرزادیه.
سرم. سرم درد میکنه. تمومش کن دیگه. بسه. به اندازه کافی نوشتی. نمیدونم ولی میدونم که میخوام بنویسم. دیشب عصبانی شدم. جلساتت سوخت شده عزیزم. نگو عزیزم. چی میگی؟ آخه آدم حسابی. شیرینی حرفت زهر دردت رو نمیکشه. بریم تئاتر؟ بریم. چقدر خوش گذشت.
گفتم من ازش میترسیدم. ولی من ازش میترسیدم. اما به هیچ کس نگفتم. به هیچ کس نمیگم. گفت ببخشیدش. بخشیدم. دلم تنگ شده. بغض میکنه. مرد گنده همش گریهش میگیره. اه. باید شاشید تو این زندگی.
بابا بخدا تو دانشگاه فقط شعر نمیخونیم. اصلا حتی شعر نمیخونیم. هرکاری میخوای بکن. آوا خیلی هنرمنده، چقدر سبز بهش میاد. شکلاتی رو بیشتر دوست داشتی یا آلبالویی؟ نمیدونم ولی طعم شکلات که یادم نمیره. تو یادت میره؟ تروخدا یادت نره. نکنه منو یادت بره؟ میشه تا ابد دوستم بمونی؟ اگر تو هم بری دیگه کسی رو ندارما. میترسم بری.
میگه اون شب سر بیجونش رو بغل گرفت.-من فکر میکنم با بغض- گفته:«من با تو بزرگ شدم. با تو پیر شدم.». رفت؟ واقعا رفتی؟ میموندی. ای کاش. کاش. کاش. کاش. دستم درد گرفته بود. یادته از اون چیزا بهم دادن که بپوشم؟ از همونایی که وقتی دست کسی میشکنه، باید بپوشه. ولی من دستم نشکسته بود. دلم شکسته بود. دیدی نیومد. شمارهش رو عوض کرد. باورت شد؟ عجب. آقا کتاب پیشاهنگان شعر پارسی رو نداری؟ غر میزنم. چرا ندارن؟ پس کی حذف میشی؟ دیدی ضربدر خوردم. گندش بزنن.
آیدین چه حسی داشت وقتی شبیه الان من حرف میزد؟ من میدونم. دست نزن، کثیفه. کی قضاوتم میکنه؟ بدتر از خودم؟ از اون درسه بدم میاد، نمیفهممش. تو که علامه دهر بودی. خفهشو. گفت صادق هدایت تو شرکت بیمه کار میکرده؟ نمیدونم. همیشه با کافکا اشتباه میگیرمش. بیسواد. داشتی میرفتی مترو. خونه جدیدت رو دوست داری؟ دوستت دارم. دوستش داشتما. از تو سر من برو بیرون. "سلام. دیشبم خوابشو دیدم.". اگر التماست میکردم، میموندی؟ دلم رو شکستی. ورم کرده. کبوده. فاسد شده. دیدی گفتم دست نزن، کثیفه. یه جوری مینویسی انگار دنبالتن. هستن. کیا؟ پدرش میگفت دنبال چه میگردی؟ میگفت خودم. تو اینستاگرام تصویری از معروفی دیدم که تصورشم نمیکردم. دیدی، سرطان چیکارش کرده بود. چه مرد نازنینی. هلن این چه کتابی بود براش خریدی؟ الان دوتا شبهای روشن دارم. محدثه گفت قبلیه رو بنداز دور. کاش میشد بگم به جای کتاب داستایوفسکی، همه دوستای قبل خودشو ریختم. نگفتم؟ میگم. یه روز میگم.
میگه دیوونه مگه تنها موندی؟ هوا آلودهست. ساختمون بغلیه سگ داره. شبا میاد تو حیاط پارس میکنه. ازش بدم میاد. ازت بدم میاد. میگه وقتی کسی میمیره عشقی که بهش داشتی رو دستت میمونه، سنگینی میکنه؛ باید بدیش به یکی دیگه. کدوم عشق؟ ترسیدما. بخند آره بخند. پنج صبح بود هنوز کتاب جغرافی مونده بود. "رسیدی مادر؟". معدلت چند شد؟ زخم کنکور از تنت پاک نمیشه. نذر کرده بودی؟ بیچاره. آبگوشتش خوب شده بود. ولی تو خودت چی دوست داری؟ بابا گفتم که مادرزادیه. قضاوتم میکنی؟ تروخدا منو دوست داشته باش. روغن جلا خریدم زدم بهش، خیلی خوب شد. فندک بنفشه گاز نداشت. سبز خریدم. هیچ وقت اون نیمکت از یادت میره؟ نه نمیره. خیابون مهستان خونه های جالبی داره. از گل افشان شمالی رد میشی. تو که نمیدونی. نه. نمیدونم. یه روز بریم. انقدر ساده قهر کردی؟ همه چی تموم شد؟ از تو سرم برو بیرون. دیدی چه بلایی سر خودت آوردی. همه رو از خودت دور کردی. منم دیگه نداری..
آخ. قلبم باد کرده بود. گفتم خاله قبرش کوچیک بودا. گفت انقدر آب شده بود که تو همونم از هر طرفش خالی بود. عجب گربه نازی. تو میشناسیش؟ گفتیم تولدت مبارک. چند سالت شد؟ تو فقط ۱۸ سالته ها. زود پیر میشم. فکر کنم بد بمیرم؛ سرطانی چیزی. تو اون موقع میای دیدنم؟ پرسید:«تو رابطه هستی؟» گفتم نه. نگفتم که هیچ وقتم نبودم.
از همسنهام بدم میاد. راکتم داره تو کمد خاک میخوره.
گفت باید نوار قلب بدی. قلبم میزدا! دیدی؟ تهش فقط قلبم برام موند. دیدی؟ اگه قلبم خودشو برام نمیکشت مرده بودم. نوار قلب گرفت. خجالت کشیدم. رفتی افسریه؟ کجایی؟
کاری. کاری. کاریا. چقدر بانمکی. بچهها رو خیلی دوست دارم. ولی کاش هیچ وقت مادر نشم. اون روز خیابون ولیعصر رو پیاده اومدیم پایین. رسیدیم میدون ونک، تو رفتی دستمال کاغذی خریدی. دوست خوبی بودی ولی دلمو شکستی. تسلیت نگفت. دیدی؟ تو متولد سال خوکی. تمام تنم درد میکنه. "ما را دردی کشت که با هیچ کس نگفتیم" همین؟ آره. همینو مینویسن رو سنگش. چی بنویسم؟ میخوام بنویسما. قلم خشک شده. کاش نشه. وای. وای. وای. بابا یه گربه بیاریم چی میشه مگه. بچه که بودم وقتی بابا با سرعت رانندگی میکردم میترسیدم. چقدر ایران خانم مظلومه، کاش پسرش هیچ وقت نمرده بود.
گفتم آقا شما پایانه صادقیه میرین؟ گفت ۲۰ دقیقه. رفتم. نوشتی؟ جشن تکلیفت چقدر نکبت بود. دانشگاهت کجا بود؟ نخور ناخنتو. پرسیدم تا چند روز اثرش میمونه؟ گفت یک الی سه روز. ترسو. تونی استارک مرد. فرار کردی باز؟ آیسان بچه که بود خیلی شیطون بود. فرار میکنم. همیشه فرار میکنم. اصلا کسی تو رو میخونه؟ نخونه. حوصله پیدا کردن دوست جدید ندارم. خاک تو سرش هرکی تو رو دوست نداره. بگو مراقب خودش باشه. از خودم میترسم. دیدی اینم رفت؟ کنکور هنر دادم.
کی دوست داره؟ هیچ کس. بابا من عزا دارم. چجوری تو این خونه تنها بمونه؟ پس گواهینامه کی میاد؟ یک ماه شد. جلوی مامان تشنج کردم. الکی نبود. میترسم از خودم. مادرزادیه. مسخرهم کرد. دخترهی کلاس دومی به خاطر کفشهای آهنیم مسخرهم میکرد. دوباره رفتیم دکتر. از نوک پام تا بالا رو کش کشیدن. بابا من اصلا میخوام پامو کج بذارم.
یک ماه بیمارستان بودم. هربار که رفتم اتاق عمل خیلی ترسیدم. کاش یه بار دیگه بیهوشی رو تجربه کنم. ترسیده بودم. "بیب. بیب. بیب..." این یعنی زندهای. یعنی قلبت داره میزنه. تمومش کن. بچه اول. آخ تورج جان. بچه اول. دوستش داره. هر بار گریه میکنم گونهم میسوزه. خوب نمیشه. مرطوب کننده بزن. زندایی از دردش میگه. آخ.
گفت ننویس. گفتم میخوام بنویسم. بابا گفت سروش صحت آدم فهمیدهایئه ولی چرا زنشو طلاق داده. نمیدونم. آیدین چقدر درد کشید. یادت نمیره. اتوبوس های میدون صنعت همیشه شلوغن ولی به تو صندلی خالی میرسه. دلم برای بدمینتون تنگ شده. قلبم. آخ قلبم.
نکنه ما طلسم شدیم؟ دیوونهای اسکل؟ بنویس ولی چه فایده. به درد نمیخوره. قسمت میدم بذار بنویسم. از پل هوایی رد شدم ولی کاش از اتوبان شلوغ میرفتم. الان زندهم؟ احتمالا. نه. بابا نگو نه. همین یه بار.
تا حالا شده حس کنی هیچ کس دوستت نداره؟ مثلا شده حس کنی اگر امشب گم بشی، هفت ساعت بعد اولین نفر میفهمه که نیستی؟ من گم شدم. تا حالا شده چشمات چیزی رو بگن که زبونت نه؟ دوست داشتن مردمو میخوای چیکار؟ حالا همشو تایپ کن. با اولین دوستم تو راهنمایی قطع ارتباط کردم. خوب کردم. بابا اه. باب اسفنجی و پاتریک؟ خندیدم. تا حالا نپرسیدم..قشنگ میخندم؟
چشماش قشنگه. قلبش باد کرده. داره خفه میشه. نکنه بمیره؟ ولی چشماش قشنگه.
چرا نمیتونی بنویسی؟ سگ برینه به این زندگی. میخوای تو هم از ایران بری؟ بمون. گفتم بمون. به همه آدمای زندگیش میگه بمون. همه رو التماس میکنه که «بمون». حقیر کوچولو. نرو دیگه.
میترسه از خودش. آیسان تو بچه خوبی هستی. نمیدونم.
همیشه میگفت چقدر میگی «نمیدونم». خب نمیدونستم. الان که رفته فکر میکنم همیشه یه بخشی از من رو برای تمسخر پیدا میکرد. نامرد. اصلا خوب شد از زندگیم رفتی. به گربههه دست نزنیا. دیگه لوس شد. ادامه نده. دادی. هی رفتی، رفتی تا خرابش کردی. از همه میترسم. تهش تو هم از ایران میری. سرم. سرم. درد میکنه. دیگه تمومش کن. کردم. هرکاری گفتم کردم. همهچی درنهایت برمیگرده به نقطه اولش. فیلم kill your darlings رو دوست داشتی؟ خیلی.
هیچ کس جز خودت این نوشتهها رو نمیفهمه.سمفونی خودمه. عوضش نوشتم. حداقلش اینه که نوشتم. گفتم نمیدونم ولی میدونم که میخوام بنویسم. نوشتم. دیدی؟ خونه جدیدت مبارک بابا. بابا بزرگم رفت و همه غصههاش رو اینجا گذاشت.
تا کجا به خودی میزنی؟ گند زدی با این نوشتهت. تمومش کردم. نتونستم. جلوی اسمم ضربدر رو دیدی؟ چشمم هنوز به تایید مامانه. تهش که میمیرم. ولی از ارتفاق میترسم یکم. خیلی غمگینم. سرم. سرم. قلبم ترکید. انقدر ورم کرد که منفجر شد. ندیدی. دیدی ندیدی! برو. تو هم برو. ولی من نوشتم. من هر روز از غصهت نوشتم. خداحافظ. خداحافظ عزیزم و باشه دیگه نمیگم "عزیزم". ولی تو عزیزم بودی. تو اگر نمیدیدی، چشمهام رو بهت میدادم. اگر فلج بودی به دوشت میکشیدم. تو عزیزمی. تو تا آخر عمرم عزیز منی. بذار بهت بگم "عزیزم". هنوز که نمردم. "یه روز میمیره.". قبرستون سردهها. مامان صداش یادمون بره چی؟ گریه کرد. این روزا فقط گریه میکنیم. ولی من نوشتم. جز نوشتن چی دارم؟ گفتم نمیدونم ولی نوشتم. میدونم. همیشه میدونم ولی خودم خبر ندارم. شب بخیر. خوش گذشت. دوباره میایم. ولی شما رفتین. سفر به سلامت. قلب بیچاره من. دوستش داشتم. با همه وجودم دوستت داشتم. و چقدر کم اینو بهت گفتم...
