فکر کنم عشق شبیه توئه.
و تو نمیدونستی اجبار به رها کردن...دردی بیشتر از رها شدن داره.
من تو این اجبار میسوختم.
واما کاش فراموش نمیکردی که....
من،با قلبم
به چشمهات قسمخورده بودم
اوژنی!
_fanfic Desiree
_2U.Jungkook
No limit in the sky That I won’t fly for ya
حدی تو آسمون نیست که من برای تو پرواز نکنمNo amount of tears in my eyes That I won’t cry for ya, oh no
اشکی تو چشم هام نیست که برای تو نریخته باشمWith every breath that I take I want you to share that air
with me
با هر نفسی که میکشم میخوام که اون هوا رو با من شریک بشی When it comes to you
وقتی به تو مربوط باشهThere’s no crime
هیچ جرمی نیستLets take both of our souls
بیا روح هامونو بگیریم And intertwine
و به هم ببافیمشون when it comes to you
وقتی که به تو مربوطهDon’t be blind
کور نباش..
Watch me
منو ببین
speak from my heart
که از ته قلبم صحبت میکنم
+اگر فکر می کنید من قرار نیست بیخیال این هدر طوری ها از چشم های تهیونگ بشم؛کاملا درست فکر می کنید
+مزخرف ترین حس دنیاست با اراده و آگاهی و حواس جمعی کامل همه قالب هایی که براشون خون دل خوردی و دوستشون داشتی رو پاک کنی،بعد بفهمی عه! قالبم کو؟
+خستم.خستم.خستم.و خستم.
+اصلا مهم نیست،که چقدر قضاوت میشم.هرکس چطور برداشت میکنه،و چند وقت بعد چه حسی نسبت به نوشته ام دارم.
+از خودم متنفرم.
+از همه آدم های زندگیم،بیشتر
+کاش قلب نداشتم.اینجوری وقتی میخواستم سر کلاس حرف بزنم انقدر تو سینه ام نمیکوبید و از حرف زدن پشیمونم نمیکرد
+کاش انقدر موقع حرف زدن دست هام یخ نمیکرد.
+کاش هیچ دوستی نداشتم.اینجوری برای احساساتی که نسبت بهشون دارم و ندارم خودم رو آزار نمیدادم.
+کاش همه تنهام بزارن
+و کاش همه به من توجه کنن
+و به همه آدم های زندگیم،لطفا حال من رو نپرسین.
+دیگه هیچ وقت هیچ وقت..حتی اگه به سود خودم بود..تنهام نزار.هیچ وقت.لطفا