همه مون یک خاطره هایی داریم یا کار هایی انجام دادیم یا داریم می دیم که هیچ وقت نمی تونیم به هیچ کس تعریفشون کنیم.

به اصطلاح خصوصین..

اما جالب اینجاست تا وقتی تو همون سنی در صورت لو رفتنشون نمیتونی شب ها بخوابی یا پوست لبتو انقدر می کنی که کل ماهیچه های صورتت جای پوست رو بگیرن یا ناخنات رو انقدر می جوی که تو تاریکی نشه انسان بودنتو تشخیص داد.

سه چار سال که بگذره اگه لو برن تا سال ها نمی تونی از خجالت و شرم «افکار بچگونت» تو چشم اون کسی که فهمیده نگاه کنی.

یا حتی می شینی بهشون می خندی.

یا مثل خاله الف، وسط اثاث کشی تو منقل تند تند دفترهاتو آتیش می زنی تا آبروت جریجه دار نشه.